ای عشق تو ایمونُم ... از عشق تو بیجونُم
ای مرهم دردُنـُم ... جانانـَه تو ناز اِتکـِه
تُمگفت که دلنوازی ... شهزیور و شهنازی
با ما تو مکن بازی ... جانانـَه تو ناز اِتکـِه
ناز اِتکـِه و ناز اِتکـِه ... تو به مه گـُداز اِتکـِه
ناز اِتکـِه و ناز اِتکـِه ... جانانـَه تو ناز اِتکـِه
تُمگو که دلُم خونـِن ... دیوونَه و مجنونـِن
هر لحظَه پریشونـِن ... جانانـَه تو ناز اِتکـِه
ای سرور و سلطانُم ، بین نالهی پنهانُم
ای سرور و سلطانُم ، بین نالهی پنهانُم
ای دیدهی گریانُم ... ای دیدهی گریانُم
از بس که تو ناز اِتکـِه ، ایـ جان گـُداز اِتکـِه
از بس که تو ناز اِتکـِه ، ایـ جان گـُداز اِتکـِه
ناز اِتکـِه و ناز اِتکـِه ... تو به مه گـُداز اِتکـِه
ناز اِتکـِه و ناز اِتکـِه ... جانانـَه تو ناز اِتکـِه
زندهیاد "ناصر عبدالهی" / ناز اتکه